نهج البلاغه (حکمت)

نهج‌البلاغه و حدیث

نهج البلاغه (حکمت)

.━━━???━━━.

? حکمت ۲۱
ارزشها و ضدّ ارزش ها: ترس با ناامیدی، و شرم با محرومیّت همراه است، و فرصتها چون ابرها می گذرند، پس فرصتهای نیک را غنیمت شمارید.

? حکمت ۲۲
روش گرفتن حق: ما را حقی است اگر به ما داده شود، وگرنه بر پشت شتران سوار شویم و برای گرفتن آن برانیم هر چند شب روی -راه رفتن ما در شب- به طول انجامند.
(این از سخنان لطیف و فصیح است، یعنی اگر حق ما را ندادند، خوار خواهیم شد و باید بر ترک شتر، سوار چون بنده بنشینیم).

? حکمت ۲۳
ضرورت عملگرایی: کسی که کردارش او را به جایی نرساند، افتخارات خاندانش او را به جایی نخواهد رسانید.

? حکمت ۲۴
روش یاری کردن مردم: از کفاره گناهان بزرگ، به فریاد مردم رسیدن و آرام کردن مصیبت دیدگان است.

? حکمت ۲۵
ترس از خدا در فزونی نعمتها: ای فرزند آدم! زمانی که می بینی خداوند انواع نعمتها را به تو می رساند، در حالی که تو معصیت کاری، بترس!

? حکمت ۲۶
رفتار شناسی و نقش روحیات در تن آدمی: کسی چیزی را در دل پنهان نکرد جز آنکه در لغزشهای زبان و رنگ رخسارش، آشکار خواهد شد.

? حکمت ۲۷
روش درمان دردها: با درد خود بساز، چندان که با تو سازگار است.

? حکمت ۲۸
برترین پارسایی: برترین زهد، پنهان داشتن زهد است.

? حکمت ۲۹
ضرورت یاد مرگ: هنگامی که تو زندگی را پشت سر می گذاری و مرگ به تو روی می آورد، پس دیدار با مرگ چه زود خواهد بود.

? حکمت ۳۰
پرهیز از غفلت زدگی: هشدار! هشدار! به خدا سوگند! خداوند چنان پرده پوشی کرده که می پنداری تو را بخشیده است.

 

.━━━???━━━.

? حکمت ۳۱
و درود خدا بر او! از ایمان پرسیدند، فرمود:

✅ شناخت پایه های ایمان= ایمان بر ۴ پایه استوار است: صبر، یقین، عدل و جهاد.

[صبر] نیز بر ۴ پایه قرار دارد: شوق، هراس، زهد و انتظار.
آن کس که “اشتیاق” بهشت دارد، شهوت هایش کاستی گیرد، و آن کس که از آتش جهنم “می ترسد”، از حرام دوری می گزیند، و آن کس که در دنیا “زهد” می ورزد، مصیبتها را ساده پندارد، و آن کس که مرگ را “انتظار” می کشد در نیکی ها شتاب می کند.

[یقین] نیز بر ۴ پایه استوار است: بینش زیرکانه، دریافت حکیمانۀ واقعیتها، پند گرفتن از حوادث روزگار و پیمودن راه درست پیشینیان.
پس آن کس که “هوشمندانه” به واقعیتها نگریست، حکمت را آشکارا بیند؛ و آنکه “حکمت” را آشکارا دید، عبرت آموزی را شناسد؛ و آنکه “عبرت آموزی” شناخت گویا چنان است که با گذشتگان می زیسته است.

و [عدل] نیز بر ۴ پایه برقرار است: فکری ژرف اندیش، دانشی عمیق و به حقیقت رسیده، نیکو داوری کردن و استوار بودن در شکیبایی.
پس کسی که درست اندیشید به “ژرفای دانش” رسید، و آن کس که به “حقیقت دانش” رسد، از چشمه زلال شریعت نوشد، و کسی که “شکیبا” باشد در کارش “زیاده روی نکرده”، با نیکنامی در میان مردم زندگی خواهد کرد.

و [جهاد] نیز بر ۴ پایه استوار است: امر به معروف، نهی از منکر، راستگویی در هر حال و دشمنی با فاسقان.
پس هر کس به معروف “امر” کرد، پشتوانۀ نیرومند مؤمنان است؛ و آن کس که از زشتی ها “نهی” کرد؛ بینی منافقان را به خاک مالید؛ و آن کس که در میدان نبرد “صادقانه” پایداری کند حقی را که بر گردن او بوده ادا کرده است؛ و کسی که با فاسقان “دشمنی” کند و برای خدا خشم گیرد، خدا هم برای او خشم آورد و روز قیامت او را خشنود سازد.

❌ شناخت اقسام کفر و تردید=
و [کفر] بر ۴ ستون پایدار است: کنجکاویِ دروغین، ستیزه جویی و جدل، انحراف از حق و دشمنی کردن.
پس آن کس که دنبال توهّم و “کنجکاوی دروغین” رفت به حق نرسید؛ و آن کس که به “ستیزه جویی و نزاع” پرداخت از دیدن حق نابینا شد؛ و آن کس که از راه حق “منحرف” گردید، نیکویی را زشت، و زشتی را نیکویی پنداشت و سرمستِ گمراهی گشت؛ و آن کس که “دشمنی” ورزید، پیمودن راه حق بر او دشوار و کارش سخت، و نجات او از مشکلات دشوار است.

و [شک] ۴ بخش دارد: جدال در گفتار، ترسیدن، دودل بودن و تسلیم حوادث روزگار شدن.
پس آن کس که “جدال و نزاع” را عادت خود قرار داد، شب تارش به صبح نمی رسد (از تاریکی شبهات بیرون نخواهد آمد)؛ و آن کس که از هر چیزی “ترسید” همواره در حال عقب نشینی است؛ و آن کس که در “تردید و دودلی” باشد زیر پای شیطان کوبیده خواهد شد؛ و آن کس که “تسلیم حوادث” گردد و به تباهی دنیا و آخرت گردن نهاد، هر دو جهان را از کف خواهد داد.

(مرحوم سیّد رضی، مؤلّف نهج البلاغه: سخن امام طولانی است ولی چون در این فصل، حکمتهای کوتاه را جمع آوری می کنم از آوردن دنبالۀ سخن خودداری کردم).

.━━━???━━━.

? حکمت ۳۲
ارزش و والایی انجام دهندۀ کارهای خیر: نیکوکار از کار نیک بهتر، و بدکار از کار بد بدتر است.

? حکمت ۳۳
اعتدال در بخشش و حسابرسی: بخشنده باش اما زیاده روی نکن، در زندگی حسابگر باش، اما سختگیر مباش.

? حکمت ۳۴
راه بی نیازی: بهترین بی نیازی ترک آرزوهاست.

? حکمت ۳۵
ضرورت موقعیّت شناسی: کسی در انجام کاری که مردم خوش ندارند شتاب کند، درباره او چیزی خواهند گفت که از آن اطلاعی ندارند.

? حکمت ۳۶
آرزوهای طولانی و بزهکاری: کسی که آرزوهایش طولانی است، کردارش نیز ناپسند است.

? حکمت ۳۷
ضرورت ترک آداب جاهلی: در سر راه صفین، دهقانان شهر انبار تا امام را دیدند پیاده شدند و پیشاپیش آن حضرت می دویدند، فرمود چرا چنین می کنید؟ گفتند عادتی است که پادشاهان خود را احترام می کردیم، فرمود:
به خدا سوگند! که امیران شما از این کار سودی نبردند، و شما در دنیا با آن خود را به زحمت می افکنید، و در آخرت دچار رنج و زحمت می شوید، و چه زیانبار است رنجی که عذاب در پی آن باشد، و چه سودمند است آسایشی که با آن امان از آتش جهنم باشد.

? حکمت ۳۸
ارزشها و آداب معاشرت با مردم: به فرزندش امام حسن (ع) فرمود: پسرم! چهار چیز از من یادگیر (در خوبیها)، و چهار چیز به خاطر بسپار (هشدارها)، که تا به آنها عمل کنی زیان نبینی.

الف) خوبیها: ۱- همانا ارزشمندترین بی نیازی عقل است، ۲- و بزرگ ترین فقر بی خردی است، ۳- ترسناک ترین تنهایی، خودپسندی است ۴- و گرامی ترین ارزش خانوادگی، اخلاق نیکوست.

ب) هشدارها: ۱- پسرم! از دوستی با احمق بپرهیز، چراکه می خواهد به تو نفعی رساند اما دچار زیانت می کند. ۲- از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا از آنچه را که سخت به آن نیازی داری از تو دریغ می دارد. ۳- و از دوستی با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایی تو را می فروشد. ۴- و از دوستی با دروغگو بپرهیز، که او به سراب مانَد، دور را به تو نزدیک، و نزدیک را دور می نمایاند.

? حکمت ۳۹
جایگاه واجبات و مستحبّات: عمل مستحب انسان را به خدا نزدیک نمی گرداند اگر به واجب زیان رساند.

╔═??════════════════╗
من شیعه هستم، من نهج البلاغه می خوانم.
╚════════════════??═╝

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.